این مقاله به بررسی رابطه عبدالملک بن مروان، بهعنوان یکی از مقتدرترین خلفاء اموی، و امام سجاد(ع)، بهعنوان رهبر جامعه شیعیان میپردازد و تلاش میکند این دوره بیستساله را بر اساس گزارشهای گوناگون مورد تحلیل رفتاری قرار دهد. این موضوع افزون بر آشکار کردن جایگاه سیاسی امام سجاد(ع)، از منظری فراتر میتواند راهی برای فهم فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شیعیان در نیمه دوم سده نخست هجری باشد. پرسش بررسی شده این است که عبدالملک در طول دوران بیستساله حکومت خود چه سیاست و سبک رفتاری با امام سجاد (ع) داشته است؟ آیا میتوان رابطهای تمام سفید، همانگونه که منابع اهلسنت میگویند، یا رابطهای تمام سیاه، همانگونه که منابع شیعه میگویند، تصور کرد؟ به نظر میرسد میتوان دو الگوی رفتاری متفاوتی برای ارتباط میان آن دو تصور کرد. عبدالملک تا اواخر خلافت خود، رفتاری مناسب و تعامل گونه با امام سجاد؟ع؟ داشت؛ ولی از اوایل دهه نود، سبک رفتاری خود با امام را تغییر داد و فشارها و سختگیریهای جدی برای حضرت ایجاد کرد. ازاینرو این پژوهش عمدتا با بررسی منابع تاریخی، به این نتیجه دست یافت که سیر رفتار عبدالملک نسبت به امام سجاد(ع)، با رفتاری تعاملی شروع و با رفتاری تقابلی به اتمام رسید. دستاوردی که بر پایه شرایط سیاسی - اجتماعی امام سجاد (ع) میتواند در فهم بسیار از تحولات رهبری شیعه در این دوره، نقش مؤثری داشته باشد.